اگر به جای گفتن: دیوار موش دارد و موش گوش دارد، بگوییم: “فرشته ها در حال نوشتن هستند…” نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، “مراقبت خدا” را در نظر دارد! قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم: بچه را ول کردی به امان خدا ! ماشین را ول کردی به امان خدا ! خانه را ول کردی به امان خدا ! و اینطور شد که “امان خدا” شد: مظهر ناامنی! ای کاش میدانستیم امن ترین جای عالم، امان خداست….???????? #بی_بی_خورشید
همه عمرتان را صرف این بدنی که قرار است
غذای کرم ها شود نکنید
صرف چیزی بکنید که فرشتگان میخواهند ببرند
#استاد_قمشه ای
#بی_بی_خورشید
پیام مهم امام جمعه محترم شهرستان آرادان به مناسبت نهم دی ماه روز بصیرت و میثاق امت با ولایت. بسمه تعالی:سالگردحماسه بی نظیروجاودانه نهم دی روزبصیرت ومیثاق امت باولایت رابه محضرمبارک امام عصرصاحب اصلی این انقلاب مقدس اسلامی ونایب برحقش امیدمستضعفان جهان ورهبرعالیقدروفرزانه انقلاب اسلامی وامت شهیدپرور،بابصیرت،دشمن شناس،هوشمندو ولایتمدارکشورمان بویژه مردم متدین،انقلابی وبافرهنگ شهرستان آرادان تبریک وتهنیت عرض میکنم.در این روزسرنوشت ساز امت وفادارما به برکت روشنگریهاوبصیرت آفرینی های دیده بان هوشیارورهبربیدارمان درصحنه حاضرگردیدوتوطئه ننگین ونقشه شوم وشیطانی استکبارجهانی وصهیونیزم خبیث وارتجاع منطقه راکه بوسیله سران لجوج وگمراه فتنه وبعضی ازخواص دنیاطلب واسیرهوی وهوس زمینه سازی شده بود رادرهم شکست وخواب شیطان بزرگ واذنابش راآشفته وامیدشان رابربادداد.آری ملت عزیزوبیدارمادراین روزآنچنان سیلی به صورت نحس استکباروسران فتنه نواخت که قطعا تا سالیان طولانی درد و اثر آنرااحساس کرده وبه یادخواهندداشت همچنان که در دفاع مقدس وجنگ سخت سیلی خوردند و تنبیه شدند.اماهمه برادان وخواهران ولایتمداربدانندامروزمهمترین وظیفه ماهوشیاری دربرابرنفوذآمریکااین شیطان بزرگ وطاغوت خون آشام به کشورامام زمان بوسیله معدودافرادسست عنصرومرعوبی است که بجای اعتمادوتوکل به خدای قدیرومتعال دل به وعده های کدخدا دارند.کدخدایی که نفس های آخر را می کشدودرمنطقه مادرسوریه وعراق وافغانستان ولبنان وغزه و…درباتلاق فروغلتیده ودربرابرشیرمردانی چون سردارقاسم سلیمانی هاو…این سربازان جان برکف ولایت ونیروهای دلیرجبهه مقاومت عاجزوذلیل گردید.والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته. #بصيرت_نامه_فضاِي_مجازي
#رسول_مهربانی
#مدرسه-علمیه-فاطمیه-گرمسار
#بی-بی-خورشید
ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست
در نظر قدر با کمال محمد
#مسابقه-سوگواره-خورشید
#مدرسه-علمیه-فاطمیه-گرمسار
#بی-بی-خورشید
مختصری از زندگانی حضرت زینب (س)
حضرت زینب (س)، دختر امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) که در سال پنجم یا ششم هجری در مدینه متولد شد. وی همسر عبدالله بن جعفر بود و در واقعه کربلا با دو فرزندش در کنار برادرش امام حسین (ع) حضور داشت. فرزندانش در این جنگ به شهادت رسیدند. با پایان یافتن جنگ، وی و دیگر بازماندگان کاروان امام (ع) به اسارت درآمدند و به کوفه و از آنجا به شام برده شدند. خطبههای او در کوفه و شام (در مجلس یزید)، معروف است. وی در سال 62 قمری درگذشت.
خبرگزاری تسنیم:علی میراخوری میگوید: شهید حاتم احمدی اولین شهید دفاع مقدس گرمسار بود.دو روز از خاکبرداری مزارش گذشته بود که راننده جرثقیل هراسان به اداره آمد و خواست تا به آنجا برویم.از خاک بوی عطری به مشامم رسید که هرگز خوشتر از آن را حس نکرده بودم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هشت سال دفاع مقدس روایت روزهای پرخاطرهای است که هر کدام یک فریم از آلبوم بی نظیر مقاومت رزمندگان اسلام را میسازد. بیش از 200 هزار شهید در جنگ تحمیلی داشتهایم که از هر کدام خاطرات متعددی به جای مانده است و نقل آنها سر فصلی از کلاس درس ایثار است.
علی میراخوری که سالها در بنیاد شهید و امور ایثارگران با روایتهای متعددی از شهدای جنگ تحمیلی برخورد داشته است. از شهید حاتم احمدی اولین شهید دفاع مقدس گرمسار چنین روایت میکند:
شهید حاتم احمدی اولین شهید هشت سال دفاع مقدس شهر گرمسار بود. وقتی پیکر پاکش را به خاک سپردند، هنوز در قبرستان شهر قطعهای برای شهدا مشخص نکرده بودند. خانوادهاش از اینکه مزار شهیدشان، دور از بقیه شهدا قرار داشت ناراحت بودند.
هر مراسمی که برگزار میشد، خانواده شهید حاتم احمدی، تنها و دور از بقیه خانوادهها، کنار مزار شهید مینشستند. آبان سال 1376، پدرش به اداره بنیاد شهید آمد و موضوع انتقال مزار شهید را به قطعه شهدا مطرح کرد. موضوع را با امام جمعه شهر در میان گذاشتیم تا مطمئن شویم اشکال شرعی ندارد. گفتند:اگر نبش قبر نشود، اشکالی ندارد. دو روز از انجام خاکبرداری گذشته بود که راننده جرثقیل هراسان به اداره آمد و از من خواست تا به مزار برویم. به مزار که رسیدیم دوان دوان به سمت خاکها رفت و گفت این خاک را استشمام کن. هنوز نزدیک بینی نبرده بودم که بوی عطری به مشامم رسید که هرگز خوشتر از آن را حس نکرده بودم.گویی صدها لیتر عطر با خاک مخلوط شده بود. احساس عجیبی به من دست داده بود. وقتی به چهره کارگرها هم دقت کردم متوجه شدم گویا آنها هم با استشمام این رایحه از ادامه کار شرم دارند.
به کارگرها سفارش کردم که مواظب باشند نبش قبر صورت نگیرد.چند روز بعد از اتمام خاک برداری، راننده قاسمی به اداره آمد و گفت: «آن روز بعد از رفتن شما کلنگ یکی از کارگرها به سنگ لحد شهید گیر کرد و سنگ کمی جا به جا شد. وقتی که برای قرار دادن سنگ در جای خودش رفتم ناخودآگاه چشمم به کفن شهید افتاد؛ کاملا سالم و سفید و تمیز بود. انگار تازه دفن شده بود.»
از صحبتهای او بسیار متحیر شده بودم. زیرا هفده سال از شهادت حاتم میگذشت. بعد از خاکبرداری اطراف مزار را بتون ریختند و پس از آنکه مطمئن شدند بتون محکم شده عملیات انتقال را آغاز کردند. از آقای عسگری که مغازه عکاسی داشت، خواستیم که برای ثبت مراحل انتقال در مزار حضور پیدا کند. در حین انجام عملیات انتقال ترس داشتیم که مبادا اتفاقی بیفتد و ما شرمنده شهید و خانواده اش بشویم.
جرثقیل مزار شهید را بلند کرد و پس از طی مسافتی حدود 200 متر در قطعه شهدا و در محلی که آماده شده بود قرار داد. آقای عسگری از این عملیات حدود 30 عکس گرفته بود.اما چند روز بعد که به سراغ تصاویر رفتم،گفت: تصاویر به علت نامعلومی سوخته است. چند روزی از این ماجرا میگذشت و اشتیاق من برای پی بردن به راز آن تربت مطهر بیشتر میشد. به سراغ دوستان و همرزمان شهید رفتم. همه آنها به یک چیز اشاره میکردند: «حاتم احمدی همیشه بعد از نماز صبح زیارت عاشورا میخواند.»
برای شهید حاتم احمدی اولین شهید گرمسار فاتحه و صلواتی مرحمت فرمایید .